خطّ اسلام خطّ میانه، خطّ عدالت؛
پيام انقلاب اسلامى، پيام رهائى از اين حركت بدبختىزا و فلاكتآور است. توجه به معنويت، توجه به اخلاق الهى، در عين حال پرداختن به نيازهاى بشرى؛ همان چيزى كه در اسلام هست؛ حد متوسط. نه افراط كليساهاى كاتوليكى و ارتدوكسى و سختگيرىهاى غلط، نه ولنگارىهائى كه نقطهى مقابل آن در جوامع غربى بر اثر حركت مادىشان به وجود آمد؛ هيچكدام از اينها درست نيست؛ هر دو غلط است. خط اسلام، خط ميانه است؛ خط عدالت است. عدالت يك معناى فراگير و شاملى دارد. در همهى زمينهها عدالت - يعنى هر چيز را به جاى خود نهادن - بايد مد نظر باشد؛ خط متوسط انسانى؛ «و كذلك جعلناكم امّة وسطا لتكونوا شهداء على النّاس».
از نگاه شما کدام یک از عبارات در قرآن و روایات دینی تعریف دقیق و جامعی دارد؟ اعتدال یا عدالت؟
متن خدمت است، حواشی بر روی این متن اثر نکند!
گفتمان اصلى دولت اسلامى همين خدمت است؛ اصلاً فلسفهى وجود ما جز اين نيست؛ ما آمدهايم خدمت كنيم به مردم و هيچ چيز نبايد ما را از اين وظيفه غافل كند. البتّه ما هر كداممان دلبستگيهايى داريم، سليقههايى داريم؛ در زمينهى سياسى، در زمينهى مسائل اجتماعى، دوستيهايى داريم، دشمنيهايى داريم، اينها همه حاشيه است؛ متن عبارت است از خدمت؛ نبايد بگذاريم اين حواشى بر روى اين متن اثر بگذارد.
به نظر شما اگر گفتمان اصلی مسؤلین خدمت است ، لجن پراکنی و نقد یکطرفه گذشتگان غیر از اتلاف وقت چه ثمره ای دارد؟
اعتدال در اظهار نظر سیاسی
بایستی سنجیده اظهار نظر کرد؛
گاهى يك اظهارنظر از سوى يك مسئولِ داراى جايگاه و به اصطلاح داراى تريبون، داراى منبر، يك تأثيرات سوئى ميگذارد كه اين تأثيرات را اگر انسان بخواهد برطرف كند، مبالغى بايستى كار كند؛ همان قضيّهى سنگِ توى چاه است؛ واقعاً مشكلات ايجاد ميكند. بايستى سنجيده اظهارنظر كرد؛ اينجور نباشد كه ما حالا يك مديرى هستيم، يك مسئولى هستيم، دربارهى يك مسئلهاى يك مطلبى به ذهنمان ميرسد، كارشناسى نشده، بررسى نشده، جوانبْ ديده نشده، اين را نبايد پرتاب كرد در فضاى افكار عمومى؛ گاهى اوقات جمع كردنش كار سخت و مشكلى است.
به نظر شما آیا افراطی خواندن رقبای انتخاباتی از سوی برخی از رجال سیاسی، خود نوعی افراطی گری نیست؟
اعتدال در حل مشکلات مردم
برخی میخواهند مشکلات را با تذلّل در مقابل دیگران حل کنند!
مشكلات همهجا هست؛ طبيعت كارِ يك ملّت اين است كه بالاخره در كار او مشكلاتى وجود دارد، مسئولينش بايد آن مشكلات را برطرف بكنند و حركتشان را ادامه بدهند؛ حالا بعضى ميخواهند مشكلات را با كمك ديگران، با تكيهى به ديگران، با رشوه دادن به ديگران، با تذلّل در مقابل ديگران حل كنند؛ بعضىها هم نه، ميخواهند مشكلات را با نيروى خودشان، با توان داخلى خودشان حل كنند - اعتقادمان اين است كه بايد به تقويت ساخت درونى نظام اهمّيّت بدهيم؛ اين اساس كار است. از درون، خودمان را بايد تقويت كنيم. تقويت درونى با انديشهى كامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه چيزى است ممكن؛ چه بهوسيلهى پيشرفت علمى، چه بهوسيلهى ساخت و مديريّت درست اقتصادى.
به نظر شما مسؤلین اجرائی در رفع مشکلات کشور به کدام یک اهمیت بیشتری می دهند: تقویت ساخت درونی نظام یا نتیجه مذاکرات هسته ای؟
اعتدال در عرصه فرهنگ
جلو عناصر مخرّب و مفسد را بگیرند تا گلهای معطّر، رشد کنند.
نميشود مسئولين كشور مسئوليّتى احساس نكنند در زمينهى هدايت فرهنگى جامعه... ما اگر چنانچه به يك باغبان و بوستانبان ماهر و زبده ميگوييم كه علفهرزههاى اين باغ را جمع كن، معناى آن اين نيست كه از رشد گلهاى اين باغ ميخواهيم جلوگيرى كنيم يا به آنها دستور بدهيم؛ نه، شما اجازه بدهيد گلهاى معطّر و خوشبو طبق طبيعت خودشان، طبق استعداد خودشان، از آب و از هوا استفاده كنند، از نور خورشيد استفاده كنند، رشد كنند؛ امّا در كنار آنها علفهرزهها را هم اجازه ندهيد كه رشد كنند؛ اگر اين بود، مانع رشد آنها ميشود. اينكه ما گاهى با بعضى از پديدههاى فرهنگى بجد مخالفت ميكنيم و انتظار ميبريم از مسئولان كشور - چه مسئولان فرهنگى، چه غير فرهنگى - و از اين شورا كه جلوى آن را بگيرند، بهخاطر اين است؛ يعنى معارضهى با مزاحمات فرهنگى هيچ منافاتى ندارد با رشد دادن و آزاد گذاشتن و پرورش دادن مطلوبات فرهنگى؛پس بنابراين فرهنگ جامعه متولّى ميخواهد؛ مثل اقتصاد.
به نظر شما سخن گفتن از برداشتن ممیّزی کتاب و نشریات و چاپ برخی مقالات موهن و ضدّ دینی چه ارتباطی با اعتدال دارد؟
افراط در مقابل تفریط
عدّهاى به نام آزادانديشى مرزهاى فضيلت و حقيقت را لگدكوب كردهاند و به نام آزادانديشى و نوآورى، همه اصول مقدّس حقيقى را ناديده گرفته يا تحقير و يا مسخره كردهاند. يك عدّه هم بهصورت عكسالعملى يا بهخاطر مسائل ديگرى كه در ذهنشان بود، به پايههايى چسبيدند كه بايد بر روى آن پايهها نوآورى مىشد. نبايستى به آنچه كه گفته شده، اكتفا كرد و متحجّر شد؛ يعنى تحجّر در مقابل مرز شكنى و افراط در مقابل تفريط. همچنان كه بعضى در محيط سياسى، فاصله بين هرج و مرج و ديكتاتورى را اصلاً قبول ندارند و معتقدند كه در جامعه يا بايد هرج و مرج باشد يا ديكتاتورى! كأنّهُ از اين دو خارج نيست. در عرصه فرهنگى هم همينطور: يا بايد هرج و مرج و كفرگويى و اهانت به همه مقدّسات و ارزشهاى مسلّم و مستدل شود و يا بايد ذهنها بسته شود و تاكسى حرف تازهاى زد، فوراً همه او را هو كنند و عليه او جنجال نمايند! كأنّهُ هيچ حدّ وسطى بين اين دو وجود ندارد. ما بايد آن حدّ وسط، همان «امر بين الامرين» و تعادل را پيدا كنيم.
اعتدال در فضای علم و دانشگاهی
بعضی از همین آقایان که حالا دَم از دانشگاه می زنند مرا ملامت کردند!!!
نگذاريد دانشگاه جولانگاه حركتهاى سياسى بشود. اينكه ما جوان را بهعنوان يك موتور محرّك تحوّلات سياسى بپذيريم، حرف من است. من يكوقتى اين مطلب را گفتم، بعضى از همين آقايانى كه حالا دَم از دانشگاه ميزنند، من را ملامت كردند كه شما اين جوانها را به هَوس انداختيد، به هيجان انداختيد؛ نه، من اعتقاد دارم به اين قضيّه؛ نسل جوان در هر جامعه، موتور حركت تحوّلات اجتماعى و تحوّلات سياسى است؛ بخصوص جوان دانشجو؛ طبيعتش اين است. اين حرف ديگرى است؛ اين غير از اين است كه ما دانشگاه را محلّ جَوَلان گرايشهاى سياسىاى كه بعضىشان مخالف با اصل نظامند يا مخالف با جهتگيرىهاى نظامند بكنيم. اين را بايد حتماً مراقبت كنيد و جلوى آن را بگيريد.
به نظر شما هدف برخی سیاسیون از ایجاد التهاب در فضای علمی دانشگاه ها چیست؟
اعتدال و شناخت استکبار
امام به دشمن اعتماد نکرد؛
یك نمونهى ديگر از عقلانيت امام و تكيهى او به خرد و هوشمندى، عبارت است از سرسختى و عدم انعطاف او در مقابلهى با دشمن مهاجم. امام به دشمن اعتماد نكرد. بعد از آنكه دشمن ملت ايران و دشمن اين انقلاب را درست شناخت، در مقابل او مثل كوه ايستاد. آن كسانى كه خيال كردند و خيال ميكنند عقل اقتضاء ميكند كه انسان گاهى در مقابل دشمن كوتاه بيايد، امام درست نقطهى مقابل اين تصور حركت كرد. عقلانيت امام و آن خرد پختهى قواميافتهى اين مرد الهى، او را به اين نتيجه رساند كه در مقابل دشمن، كمترين انعطاف و كمترين عقبنشينى و كمترين نرمش، به پيشروى دشمن مىانجامد. در ميدان روياروئى، دشمن از عقبنشينى طرف مقابل، دلش به رحم نمىآيد. هر يك قدم عقبنشينى ملت مبارز در مقابل دشمنان، به معناى يك قدم جلو آمدن دشمن و مسلط شدن اوست.
به نظر شما کسانی که از ادب و متانت مقامات آمریکائی سخن می گویند بهتر از امام خمینی (ره) آمریکا را شناخته اند؟
رأس استکبار در دنیا، دولت ایالات متحدّه ی آمریکاست؛
آنچه نقطهى مقابل نظام اسلامى است، استكبار است. جهتگيرى خصومتهاى نظام اسلامى، با نظام استكبار است؛ ما با استكبار مخالفيم، ما با استكبار مبارزه ميكنيم. استكبار يك واژهى قرآنى است كه در قرآن دربارهى امثال فرعون و گروههاى بدخواه و معارض حقّ و حقيقت بهكار رفته است. استكبار در گذشته هم بوده است، تا امروز هم وجود دارد. استخوانبندى استكبار در همهى دورهها يكى است؛ البتّه شيوهها و خصوصيّات و روشها در هر زمانى تفاوت ميكند. امروز هم نظام استكبارى وجود دارد؛ رأس استكبار هم در دنيا، دولت ايالات متّحدهى آمريكا است.
به نظر شما چه رفتار مثبت جدیدی در آمریکا بروز یافته که مستحقّ نرمش و مذاکره باشد؟
استکبار زیر بار حقّ نمی رود...
استكبار تسليم نميشود؛ حرف حق را ميشنود، زير بار حق نميرود؛ اين يكى از خصوصيّات او است. همچنان كه حقوق ملّتها را هم قبول نميكند؛ اينكه ملّتها حق دارند انتخاب كنند، حق دارند آن حركتى را كه خودشان ميخواهند، آن اقتصادى را كه خودشان ميخواهند، آن سياستى را كه خودشان ميخواهند اتّخاذ كنند، اين را براى ملّتها قائل نيستند، معتقد به تحميل بر ملّتها هستند.
به نظر شما اگر دشمن از رفتار ما خشنود است ، نباید در رفتار خود تجدید نظر کنیم؟
به آمریکا اعتماد کرد، کتکش را خورد!
اين مخصوص كشور ما نيست؛ هر ملّتى به آمريكا اعتماد كرد، ضربه خورد؛ حتّى آن كسانى كه دوست آمريكا بودند. حالا در كشور ما دكتر مصدّق به آمريكايىها اعتماد كرد؛ براى اينكه بتواند خود را از زير فشار انگليسها نجات بدهد، به آمريكايىها متوسّل شد؛ آمريكايىها به جاى اينكه به دكتر مصدّق كه به آنها حسن ظن پيدا كرده بود كمك كنند، با انگليسها همدست شدند، مأمور خودشان را فرستادند اينجا و كودتاى ۲۸ مرداد را راه انداختند. مصدّق اعتماد كرد، كتكش را [هم] خورد؛ حتّى كسانى كه با آمريكا ميانهشان هم خوب بود و به آمريكا اعتماد كردند، ضربهاش را خوردند.
به نظر شما نسبت به نتیجه بخش بودن مذاکرات هسته ای که یک طرف آن آمریکاست چقدر باید خوشبین بود؟
یک نکته هم خطاب به جوانان پرشور و انقلابی!
یك نكته هم خطاب به جوانان پرشور و انقلابى حوزه است، كه متن حوزه غالباً همين جوانهاى پرشور و طلاب انقلابى هستند. عزيزان من! آينده مال شماهاست، اميد آيندهى كشور شماها هستيد؛ بايد خيلى مراقبت كنيد. درست است كه جوان طلبهى انقلابى اهل عمل است، اهل فعاليت است، اهل تسويف و امروز به فردا انداختن كار نيست، اما بايد مراقب باشد؛ نبادا حركت انقلابى جورى باشد كه بتوانند تهمت افراطىگرى به او بزنند. از افراط و تفريط بايستى پرهيز كرد. جوانهاى انقلابى بدانند؛ همان طور كه كنارهگيرى و سكوت و بىتفاوتى ضربه ميزند، زيادهروى هم ضربه ميزند؛ مراقب باشيد زيادهروى نشود.
به نظر شما طلاب جوان حوزه برای مصون ماندن از انحراف افراطی گری چه وظیفه ای دارند؟
|